اصطلاحات رایج انگلیسی در رستوران ها

 

لغات  مرسوم در رستوران ها چیست ؟ اصطلاحات روزمره ی رایج انگلیسی در رستوران ها کدامند ؟

آیا شما یک آشپز، بارمن یا پیشخدمت هستید که در یک نقطه توریستی انگلیسی زبان کار می کنید ؟ شاید شما دانشجویی باشید که می خواهید در حالی که در خارج از کشور به دانشگاه می روید در یک رستوران پاره وقت کار کنید. در هر صورت این کلاسی است برای کسانی که می خواهند انگلیسی یاد بگیرند تا وقتی وارد یک رستوران انگلیسی زبان می شوند به راحتی شروع به گفتگو کنند. اصطلاحاتی که در حوزه آشپزی رواج دارند در این مطلب آمده است. شما می توانید با مطالعه این مطلب واژگان و عبارات انگلیسی یاد بگیرید که که به مهمانان این امکان را می دهد تا از تجربه غذاخوردن در یک رستوران انگلیسی زبان لذت ببرند. مطالعه و تمرین لغات انگلیسی غذا و نوشیدنی و درک بهتر این نوع اصطلاحات حتی ممکن است به شما در یافتن شغل مورد نظرتان کمک کند. تمرین ها را انجام دهید و در آزمون ها شرکت کنید تا دانش و درک خود را آزمایش کنید.

لغات  مرسوم در رستوران ها:

 

سفارش دادن:order

 

پیتزا فروشی:pizzeria/Pizza parlor

 

ساندویچ فروشی:Sandwich bar

 

میز را چیدن:set the table

 

اغذیه فروشی:snack bar

 

پیش غذا: Starter/appetizer

 

رستوران بخر و ببر:take-away/take-out restaurant

 

رو میزی: tablecloth

 

سفارش گرفت: take order

 

انعام: tip

 

پیشخدمت مرد:waiter

 

پیشخدمت زن: waitress

 

رستوران لب دریا: waterfront restaurant

 

کاملا رزرو بودن: be fully booked

 

صورت حساب: bill/check

 

میز رزرو کردن: book a table

 

کافه: Café

 

میز را جمع کردن: clear the table

 

دسر: dessert

 

واگن رستوران:diner

 

در خانه غذا خورن:eat in

 

بیرون غذا خوردن:eat out

 

رستوران اعیانی: exclusive restaurant

 

صورت غذا:menu

 

میز را چیدن :Lay the table

 

اصطلاحات انگلیسی در رستوران

لغات اصلی مورد استفاده در رستوران ها برای سرآشپزها و مشتریان:

 

لغات اصلی مورد استفاده در رستوران

 

8.گارسون زن

.9سینی دسر

10.سبد نان

.11پیشخدمت رستوران

.12ظرف شوی

.13اتاق ظروف

14.سرآشپز

8.waitress

9.dessert tray

10.bread basket

11.busser

12.dish washer

13.dish room

14.chef

. 1صندلی کودک

.2مسئول سالن

.3نیمکت- مبل داخل رستوران

.4جعبه بیرون بر

.5گارسون مرد

6. مشتری

.7منو

1.high chair

2.hostess

3.booth

4.to-go box

5.waiter

6.patron

7.menu

 

.20سرو کردن غذا

21.جمع کردن ظروف

.22حمل کردن سینی

23.پرداخت صورتحساب

.24انعام دادن- انعام گذاشتن

20. serve the meal

21. clear the dishes

22. carry the tray

23. pay the check

24. leave a tip

15.چیدن میز

.16نشاندن مشتری

.17آب ریختن

.18سفارش غذا از منو

.19سفارش گرفتن

15. set the table

16. seat the customer

17. pour the water

18. order from the menu

19. take the order

 

.33نعلبکی

.34دستمال

.35چنگال سالاد خوری

.36چنگال غذاخوری

.37چاقوی استیک

38.چاقو

.39قاشق چایخوری

.40قاشق سوپ خوری

33.saucer

34.napkin

35.salad fork

36.dinner fork

37.steak knife

38.knife

39.tea spoon

40.soup spoon

.25چیدمان میز غذاخوری

.26بشقاب غذاخوری

.27بشقاب کره خوری

.28بشقاب سالاد خوری

.29کاسه سوپ

.30لیوان آب

.31گلاس

32فنجان

25.place setting

26.dinner plate

27.bread-and-butter plate

28.salad plate

29.soup bowl

30.water glass

31.wine glass

32.cup

 

 اصطلاحات رستورانی

 

Appetizer پیش غذا

 

À la carte غذای رستوران که قیمت جداگانه دارد

 

نوشیدنیbeverage

 

مغز پخت به اندازه کافیa point (French, pronunciation)

 

صندلی کودکbooster seat

 

در آب جوش فرو کردن (به منظور سفید کردن یا پوست کندن و غیره)blanch

 

ریز ریز شدهchopped

 

غذا شامل برش های کوچک نان (سرخ شده در روغن)breaded

 

سرخ شده با روغن زیادdeep fried

 

(Make a) complaint

شکایت کردن

 

تزئین غذا / تزئین کردنgarnish

 

برش لیموlemon wedge

پارچ

Jug/ pitcher

 

گوشت چرخ کردهminced

 

گوشت بریده شده به شکل گرد یا بیضی (به ویژه گوشت گاو یا گوساله)

Medallion

 

سرخ کردن در ماهیتابه با روغن کمpan fry

 

با یخ (نوشیدنی)

On the rocks

 

گوشت سرخ شده در دیگpot-roast

 

آب پز کردن

Poach

 

تفت دادن در روغن یا کرهsauté

 

سادهplain

 

چاشنی / ادویهseason

 

خوش طعم / خوش مزهsavory

 

گوشت به سیخ کشیدن و کبابی کردنspit-roast

 

خوراک جانبی / مخلفاتside dish

 

خورشتstew

 

بخارپز کردنsteam

 

پرشده (از ماده‌ای) / شکم‌پر (غذا)stuffed

 

نی (برای نوشیدن)straw

 

چاشنی که روی یک غذا قرار می ریزند (به عنوان مثال، قارچ و ژامبون روی پیتزا)topping

آب شیر / آب لوله کشیtap water

 

 بیش از حد پخته شدهoverdone

 

 

جملات و اصطلاحات انگلیسی کاربردی برای ورود به یک رستوران انگلیسی زبان:

 

 اصطلاحات رستورانی

 

رزرو کردن میز

Hello. We have booked a table for …. People

ما یک میز به تعداد …. نفر رزرو کرده ایم

در جای خالی می توانید به تعداد نفرات اشاره نمایید.

و اگر میزی را رزرو نکرده اید:

Hello. Do you have a table free?

آیا میز خالی دارید؟

Or

Do you have a table for …? Free

آیا میز خالی برای …. نفر دارید؟

Or

Hello. We haven’t booked a table. Can you fit us in?

ما میزی رزرو نکرده ایم. می تونید به ما میزی اختصاص دهید؟

 

برای مشاهده منو

Could we see the menu, please?

می توانیم منو را ببینیم، لطفا؟

Could we see the drinks menu, please?

می توانیم منو نوشیدنی ها را ببینیم، لطفا؟

What’s …..? Exactly

غذا …. دقیقا چی هست؟

Is this served with … (salad?)

آیا با …. (سالاد) سرو می شود؟

Does this have any … (seafood) in it?

آیا این غذا داخلش …. (غذای دریایی) است؟

What do you recommend?

چه غذایی را پیشنهاد می دهید؟

Is this dish suitable for vegetarians?

آیا این غذا مناسب گیاه خواران است؟

 

چگونه غذا سفارش دهم:

Are you ready to order?

سوال پیش خدمت : آیا آماده سفارش دادن هستید؟

We aren’t ready to order yet. Could you give us a few more minutes, please?

ما هنوز آماده سفارش دادن نیستیم. ممکنه به ما یک مقدار دیگر دقت دهید. لطفا؟

We’re ready to order

ما آماده سفارش دادن هستیم.

We would like to order now, please

ما مایل به سفارش دادن هستیم.

Could I have?

آیا می توانم …. را سفارش دهم؟

I would like.

مایل به سفارش …. هستم.

I would like a glass of water, please

یک لیوان آب میل دارم.

Could I have another glass (or bottle) of …, please?

میتونم یک لیوان یا بطری دیگر از …. سفارش دهم، لطفا؟

Could you bring me another …… please?

می تونید برام یک …. دیگر بیاورید؟

 

مکالمات پایان غذا

That was delicious! Thank you

غذا خوشمزه بود. ممنونم

That was lovely! Thank you

غذا عالی بود. متشکرم

Everything was great

همه چیز خوب و عالی بود.

I really enjoyed it

واقعا لذت بردم.

I’m full, thank you

ممنون، سیر شدم.

Thank you for the recommendation

از پیشنهادتون ممنونم.

We’ll come again

باز هم اینجا خواهیم آمد.

I’m afraid I didn’t save any room for dessert

متاسفانه دیگه جایی برای خوردن دسر ندارم.

پرداخت صورتحساب غذا

Could we have the bill, please?

میشه صورتحساب را برام بیارید، لطفا؟

Can I pay by credit card?

می تونم با کارت اعتباری پرداخت کنم؟

Keep the change

بقیه پول برای خودتون. اگر با پول نقد cash،‌ پرداخت کرده باشید.

اگر صورتحساب اشتباه باشد:

Could you check the bill for me, please? It doesn’t seem right

میشه صورتحساب را چک بفرمایید، لطفا؟ به نظر درست نمیاد.

I think you may have made a mistake with the bill

فکر می کنم در محاسبه صورتحساب اشتباهی رخ داده است.

You gave us the wrong bill

صورتحساب اشتباهی را به ما داده اید.

در صورتی که اعتراضی دارید

We’ve been waiting quite a while

ما خیلی وقت هست که منتظر هستیم.

Would you mind heating this up?

اگر میشه این غذا رو برام گرم نمایید؟

This isn’t what I order

این غذایی نیست که سفارش دادم.

This tastes a bit off. (It doesn’t taste right)

غذا مزه خوبی نمی دهد.

 

 

مطالب مرتبط :

اصطلاحات موردی آرایشگاه در زبان انگلیسی

اصطلاحات انگلیسی در رستوران

 

دیدگاهتان را بنویسید